مصاحبهی سایت کارآفرین نیوز با مهندس مهموم بنیانگذار گروه پیونیکا
مهندس مهدی مهموم بنیان گذار و رئیس هیئت مدیرهی گروه مهندسی وساخت پیونیکا در این مصاحبه دربارهی چالشها و دغدغههای کارآفرینی در ایران سخن میگوید.
متن کامل مصاحبه
در ایران، به کارآفرینی توجه معکوس میشود
اینبار کارآفرین نیوز به سراغ کارآفرینی رفته که از چالشها و دردسرهای ادارات مختلف گله دارد و معتقد است: در کل ادارهجات وضعیت خوبی ندارند و در ایران نه تنها به کارآفرینی توجه نمیشود بلکه توجه معکوس صورت میگیرد؛ به این معنا که کارآفرینان را حتی اذیت هم میکنند.
آقای مهموم لطفا خودتان و پیونیکا را برای مخاطبان کارآفریننیوز معرفی کنید.
مهدی مهموم هستم و ۳۴ سال دارم. شروع پیونیکا از ۲۰ شهریورماه ۱۳۹۵ بود اما تمایل ما که یک سری از دانشجویان رشته مکانیک ورودی سال ۱۳۸۷ دانشگاه صنعتی شاهرود بودیم برای ورود به کارآفرینی از سال ۱۳۹۳ آغاز شد. ابتدای مسیر یک تیم سه نفره بودیم اما در حال حاضر ۳۰ نفر هستیم. همچنین یک تیم مهندسی قوی در حوزههای مختلف ساخت و تولید داریم که هر کدام از آنها در یک حوزه متخصصاند.
هسته مرکزی پیونیکا متشکل از خودم، محسن سیل سپور، حمید ابوالحسنی و امین کریمیان است. هر کدام از ما در مقطع کارشناسیارشد در شهرهای مختلف تحصیل کردیم و کنار هم نبودیم. بعد از اتمام کارشناسیارشد با فاصله زمانی مشخصی دوباره به هم رسیدیم و سعی کردیم در تخصصی که به دست آورده بودیم، کارمان را گسترش دهیم. من از ابتدا درگیر این بودم که کاری برای خودم انجام دهم و از دوران دانشگاه این دغدغه را داشتم که کاری برای خودم داشته باشم. در شاهرود با یکی از دوستانم کاری را شروع کردیم که ناموفق بود. در گیلان و تهران هم با دوستانم کار دیگری را خواستیم آغاز کنیم که آن هم با موفقیت مواجه نشد. پیونیکا چهارمین کاری بود که شروع کردم.
در سن ۲۷ سالگی پیونیکا را آغاز کردیم. آن موقع یکی از دغدغههایمان این بود که کمتجربه هستیم و از نظر مالی و ارتباطی هم قدرتمند نیستیم. اما پتانسیل قوی، انرژیای بود که برای پیونیکا در ما جمع شده بود و میخواستیم آن را عملی کنیم. همین موضوع را الگو قرار دادیم و به جلو بردیم. بحث آن موقع ما به این شکل بود که الان این کار را انجام دهیم یا در ۳۵ سالگی که تجربه بیشتری داریم، کار را شروع کنیم.در ۳۵ سالگی انرژیمان کمتر اما سایر پارامترها قویتر بود. از اینکه آن موقع هر کدام به سهم خودمان این کار را آغاز کردیم، خوشحالیم و اتفاقات خوبی برایمان رخ داد.
چطور شد که بعد از شکستهای پیدرپی به پیونیکا رسیدید؟
به نظر من توجهی به کارآفرینی و حوزه صنعت نمیشود، اما توانستیم شرایط خوبی رقم بزنیم و مسیر رو به رشدی طی کنیم. در تلاش بودیم در حوزه صنعت، مسیری ایجاد کنیم که ساخت و تأمین قطعات در تولیدات پتروشیمی و نیروگاهی بهبود پیدا کند. این موضوع هم برگرفته از تجربه کاری هر کدام از ما شرکا در فضاهای مختلف بود و معضلاتی که شرکتها در بحث تأمین قطعات داشتند. در حالی که واردات سخت و ساخت قطعه یک معضل بود، پیونیکا آغاز به کار کرد. شروع کار با شکلگیری مقالات و یک سری بحثهای دانش فنی بود.
تا سال ۱۳۹۵ که کار را با یک دستگاه فرز سی ان سی آغاز و سعی کردیم بخشی از حوزه ساخت و تولید را پیش ببریم، تمرکز اصلیمان هم روی بحث مهندسی بود. به عنوان تیمی که در صنعت حضور داشتیم قسمت ضعیف صنعت را مجموعه مدیریت مهندسی میدیدیم که بتواند همه فنهای ساخت و تولید را کنار هم پوشش دهد. از ابتدای کار هم سعی کردیم روی آموزش خودمان و تیم تولید کار کنیم. همچنین تلاش کردیم قطعاتی که در ایران بومیسازی میکنیم دارای استانداردهای بینالمللی باشد و با صنعت دنیا وارد رقابت شویم. این مسیر کم کم شکل گرفت و به جلو رفت.
از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ قطعههای مختلف در حوزههای صنعت، پتروشیمی و نیروگاه میساختیم. از سال ۱۳۹۸ وارد یک سری تجهیزات شدیم که تاکنون در ایران ساخته نشده است، مثل تجهیزات پنوماتیکی که در دمای بالا کار میکند. این مسأله مجموعه پیونیکا را برای یک سری شرکتها مثل فولاد و آلومینیوم مقداری منحصر به فرد کرد و توانستیم بهتر در بازار وارد شویم. یک سری تجهیزات مثل موتورها، جکها و شیرهای پنوماتیکی، مثالی برای برجستهتر کردن توانایی پیونیکا در تأمین نیاز بومی صنعت و پتروشیمی است.
تجهیزاتی هم که میساختیم با توجه به پیشینه مهندسی که داشتیم از نظر ضمانت، قابل رقابت با بازار دنیا و تجهیزاتی بود که همزمان در کشورهای دیگر در حال ساخت است و از نظر قیمتی بین ۶۰ تا ۷۰ درصد ارزانتر از نمونههای اروپایی و آمریکایی بود. حتی همقیمت با محصولات هندی بود. مشکلی که صنایع نفت، گاز و پتروشیمی داشتند، این بود که به جز هزینه تمام شده، درگیر این بودند که در یک زمان مشخص، نیازمند این تجهیزات میشدند و این تجهیزات هم تاکنون در ایران ساخته نشده بود.
به طور طبیعی نیاز داشتیم که زمان ۶ ماهه یا یکساله بگذاریم که روی این نیازها مهندسی معکوس انجام شود. بنابراین ما یک زمان مشخصی را برای تحقیق و توسعه این محصولات صرف میکردیم برای اینکه رضایت کارفرما را برای جلب اعتماد آنها داشته باشیم. پروژه را شروع میکردیم و یک تا ۲ سال برای اینکه به جواب برسد روی آن کار میکردیم. محصول را میفرستادیم که بین ۶ ماه تا یکسال تست کنند تا اعتماد و رضایت آنها به پیونیکا جلب شود.
بعد از آن، وقتی با یک شرکت کار میکردیم سایر شرکتها هم سراغ پیونیکا میآمدند. این کار نسبت به واردات چند مزیت داشت. نخست اینکه واردات زمانبرتر بود و بین 4 تا ۶ ماه به طول میانجامید و وابستگی همیشه وجود داشت. اما محصولی که پیونیکا به شرکتها و صنایع تحویل میداد فقط ۲ ماه طول میکشید. پیونیکا ضمانت و خدمات پس از فروش دارد در حالی که قطعات وارداتی، فاقد گارانتی است.
افقتان برای پیونیکا چیست و میخواهید تا کجا پیونیکا را بزرگ کنید؟
برخی از شرکتها، کارفرمای بزرگی برای پیونیکا محسوب میشدند. این شرکتها با یک سری پیمانکارهای کوچک کار میکردند که دستگاههای ساخت و تولید داشتند. وصل شدن پیمانکاران کوچک به کارفرمایان بزرگ کار بسیار سختی است. چون نکته مدنظر کارفرمای بزرگ، ساخته شدن قطعه مدنظرش توسط پیمانکار است. بنابراین در پیونیکا سعی کردیم در این زنجیره قرار بگیریم. هدفمان برای پیونیکا این است که آن را از نظر مهندسی معکوس ارتقا دهیم و قرار است پیونیکا در آینده تبدیل به یک هلدینگ شود که در حوزه ساخت و تولید، تأمین تا طراحی، ساخت و در نهایت بهرهبرداری به طور کامل کنار کارفرماها بایستد.
همچنین از نظر توان مهندسی، تأمین و تجهیزات داخل و خارج از ایران بتواند کنار یک مجموعه کامل نیروگاهی باشد و همه تجهیزات را بسازد یا تأمین کند. الان هم در این مسیر حرکت میکند یعنی یک سری زیرشاخهها، تأمین مواد اولیه و برخی دیگر از زیرشاخهها، امور ساخت و طراحی مهندسی را انجام میدهد.
در کنار این موضوع، نگاه مثبتی هم به بازارهای کشورهای همسایه داریم و یک سری تجهیزات که در ایران تولید میکنیم برای کشورهای همسایه نیز میسازیم چون از نظر قیمتی کاملاً رقابتی و خروجی که از نظر کیفیت گرفتیم، مورد رضایت است. همچنین با توجه به تستهایی که خارج از ایران گرفتیم به نتیجه مثبت رسیدهایم.
به نظر میرسد با وجود جوان بودن پیونیکا، مسیرهای پر پیچوخمتری برای خود در نظر گرفتهاید که یک نمونه آن رقابت با رقبای خارجی است. در این زمینه به عنوان یک شرکت دانشبنیان چه برنامهای در پیش دارید؟
رقابت با رقبای خارجی تاکنون پیش نیامده است. اما یکی از کارهایی که انجام میدادیم در حوزه فیکسچرسازی بود. فیکسچر، ابزاری در صنعت نیروگاهی برای تولید قطعات توربینهای بخار و گاز است یعنی قطعاتی که حساسیتهای مکانیکی بالایی دارند. سازنده فیکسچر در ایران و دنیا کم است چون قطعه پردردسری محسوب میشود و چالش زیادی دارد. بنابراین باید نیاز به ارزش افزوده بالایی وجود داشته باشد تا تولید آن توجیه داشته باشد. در ایران با توجه به اینکه اولویت اول و آخر همه کارفرماها، اقتصادی و دیدگاههایشان هم اقتصادیِ لحظهای است و بلند مدت نیست، هر کسی برای تولید چنین تجهیزاتی ورود نمیکند. اما ورود پیونیکا به ساخت این تجهیز باعث شد صنایع، پیونیکا را بهتر بشناسند.
سال ۱۳۹۹ کارمند ایرانی یک شرکت فرانسوی به ما یک ایمیل زد و میخواست در دُبی یک سری تجهیزات از جمله این فیکسچرها را برایشان بسازیم. این ایمیل راه ورود پیونیکا به بازار بینالملل را هم باز کرد. بنابراین وارد بحث کارت بازرگانی شدیم و در کانادا شرکت ثبت کردیم.
هم اکنون در حال ورود به بازار کشورهای عراق و قزاقستان هستیم تا بتوانیم در همین صنعت وارد شویم. یکی از دلایلی که روی بحث مهندسی پیونیکا تمرکز کردیم این است که میدانستیم اگر بخواهیم قطعهها را در بازار حفظ کنیم باید پشتوانه مهندسی قابل توجهی داشته باشیم.
یعنی اگر یک موتور پنوماتیکی وارد بازار میکنیم از نظر تحلیلی و عملکردی همه چیز آن به دنیا ثابت شود. استارتمان برای راهاندازی شرکت در کانادا این بود که تست یک سری تجهیزات که در ایران میسازیم به صورت بینالمللی انجام دهیم. به همین منظور با ۲ شرکت که در حوزه آزمایش این تجهیزات هستند مذاکره کردیم و بابت اینکه تجهیزات ما مطابق استانداردهای بینالمللی است یا نه، تست انجام میدهند و هزینه اولیهای هم پرداخت شده است. آن گواهی، مدرک ورود ما به بازار بینالملل میشود.
شما یک کارآفرین حوزه صنعت محسوب میشوید که با وجود جوانی، با چالشهای این حوزه دستوپنجه نرم میکنید. برای مخاطبان کارآفریننیوز که قصد دارند کارآفرینی را از صنعت آغاز کنند لطفا از این چالشها بیشتر بگویید.
وقتی کار را که شروع کردیم، یک تیم مهندسی مکانیک بودیم که نسبت به شرایط مالیاتی و بیمه آگاهی کمی داشتیم. ابتدای مسیر هم با چالشهای زیادی مواجه بودیم. کار را با سرمایه قابل توجهی هم شروع نکردیم. ابتدای مسیر به این شکل بود که به یک سری نمایشگاهها مثل صنعت خودرو سر میزدیم و با کارفرماها صحبت میکردیم و توانمندی و تجهیزاتمان را به آنها اعلام میکردیم تا بر اساس آن بتوانیم پروژه بگیریم.
خوشبختانه یا متاسفانه اولین صنعتی که با آنها وارد کار شدیم صنعت خودرو بود. صنعت خودرو از نظر مالی، مقداری بههم ریخته است و برنامهریزی مالی منسجمی ندارد. این مسأله باعث میشود پیمانکاران کوچک به خاطر بههم ریختگی شرایط مالی کارفرماها، آسیب ببینند؛ بنابراین از صنعت خودرو خارج شدیم. شاید سود قابل توجهی برای قطعات باشد اما این بههمریختگی، برنامهریزیمان را خراب میکرد.
ابتدای مسیر با صنایع مختلفی کار میکردیم و کم کم به سمت صنعت فولاد، آلومینیوم و پتروشیمی کشیده شدیم؛ الان روی این سه حوزه تمرکز داریم. حتی در بازار بینالملل تمرکزمان در این سه حوزه است. چالشهای اولیه که داشتیم از چند بُعد قابل بررسی است. سال اول به خاطر نداشتن تجربه در مباحث مالی، با اینکه شرکت زیاندهی بودیم اما مالیات برایمان بریده شد. کارآفرینی کشور به این اتفاقات توجه نمیکند. گاهی میشنویم برخی کشورها به کارآفرینان خود معافیت مالی پنج ساله میدهند یا حداقل یک سری کمکهای اولیه ارائه میکنند اما در ایران شاهد چنین اتفاقی نیستیم.
به خاطر قانونهای اداره مالیات حتی در صورت زیانده بودن هم باید مالیات میپرداختیم البته ما هم کارمان را ناقص استارت زدیم. اگر الان کسی بخواهد کارآفرینی راه بیاندازد میگویم به هر شکلی که میتواند حتما یک مشاور مالی کنار خود داشته باشد چون مباحث مالی چالش ایجاد میکند. در کل ادارهجات در ایران وضعیت خوبی ندارند و در ایران نه تنها به کارآفرینی توجه نمیشود بلکه توجه معکوس صورت میگیرد به این معنا که کارآفرینان را حتی اذیت هم میکنند. من تیرماه هر سال بعد از چالشم با اداره مالیات، یک تا ۲ ساعت به فضایی نیاز دارم که کسی نباشد و خودخوری کنم.
تورم، یکی از مشکلات اولیهای بود که در بدو شروع به کار پیونیکا با آن مواجه شدیم. تورم همیشه چالش ایجاد میکرد و وقتی داشتیم کار را استارت میزدیم همیشه میگفتیم کار برایمان کم است. الان این مسیر برعکس شده است. به عنوان کسی که بخواهیم کار انجام دهیم چندماه طول میکشد تا شرایط معقول داشته باشیم. یکی از معضلاتی که داریم، دور بودن محل شرکتمان از شهر است که گاهی باعث میشود قسمتی از منابع انسانی را از دست بدهیم اما با سرویس ایاب و ذهاب سعی میکنیم شرایط کار کردن نیروها را فراهم سازیم.
منابع انسانی یکی از چالشهای بزرگ است و نیروهایی که حوصله کار کردن با این درآمدها را داشته باشند سخت پیدا میشود. این موضوع هم شرایطی است که جامعه ایجاد کرد. هر چند در سال ۲ بار افزایش حقوق داریم اما گاهی اوقات زورمان نمیرسد. تلاش میکنیم این شرایط را با مسائل جانبی برای نیروها حفظ کنیم و انگیزه آنها را برای کار کردن از بُعد آموزش و مسائل رفاهی افزایش دهیم.
در کارآفرینی یکی دیگر از مشکلات، بحث اعتبارات است. ما در این چند سال پیوسته در حال رشد بودیم، هر چند تورم به رشد ما آسیب میزند. الان رشد اعتباری و رشد شناخته شدنمان در بازار بیشتر از رشد مالیمان است. اگر دولت یا موسسهای بود که به شرکتهایی به این شکل اعتبارات قابل قبول میداد اتفاقات خوبی میافتاد و همه پارامترهایی را که میخواستیم آماده میکردیم.
اما در بحث مالی راهحلی جز اعتبارات نیست. یکی از ضعف هایی که در جایی که من کار میکنم، وجود دارد اعتبارات مالی برای مدل شرکت ما اصلا وجود ندارد. افراد اگر کاری را که میخواهند انجام دهند درست تحلیل کنند و کار از نظر خودشان شدنی باشد قطعا آن کار انجام میشود.
شکست در کارتان چه درسی به شما داد؟
صحبت کردن با افراد قدیمی صنعت برایم دلچسب است. به من امید میدهند و با اعلام شرایط سخت، یادآوری میکنند مراقب چه چیزهایی باشم. در کارآفرینی بحث شراکت مهم است و در شراکت، این یا آن اتفاق رخ میدهد اما با همه وجودم به شراکت ایمان دارم. به نظرم تنها مسیری است که میتوان در صنعت یا هر حوزه کارآفرینی یک اتفاق قابل احترام را با آن رقم زد. شکسته شدن هر کدام از شراکتها تا پیش از راهاندازی پیونیکا برایم درس بود.
سعی کردم شراکتها را بهتر رقم بزنم و میدانم در سالهای آینده هم این شکستها باز هم سراغم میآیند و قرار است آدمهای جدید اضافه یا آدم های فعلی حذف شوند ولی شراکت را دوست داشتم و بیشترین ضربه را هم از شراکت خوردم. با این حال، قشنگترین اتفاق و بیشترین شکستی بود که برایم رقم خورد.
مصاحبهی منتشر شده در سایت کارآفرین نیوز
دیدگاهتان را بنویسید